در شرایط اشباع بازار دلار در چه بازاری سرمایه گذاری کنیم؟

در شرایط اشباع بازار دلار در چه بازاری سرمایه گذاری کنیم؟
در روزهای اخیر قیمت دلار و آینده آن به بحث برانگیزترین موضوع در میان مردم و مسئولان تبدیل شده است. چشم مردم از سویی به بازار است و از سوی دیگر به اخبار، تا ببینند تصمیم جدیدی برای این اسکناس آمریکایی و نحوه عرضه آن گرفته شده است یا خیر؟
هفتم اسفندماه قیمت دلار به کانال ششم رسید اما در بعد از ظهر همین روز، در کمتر از یک ساعت این اسکناس آمریکایی به خبری با موضوع مذاکرات هستهای واکنش نشان داد و چهار پله تنزل کرد.
آینده قیمت دلار و دغدغههای سرمایهگذاری در سوددهترین بازار، از چالشهایی است که فعلا مردم با آن دست به گریبانند. در همین راستا هومن مقراضی، مشاور مالی و مدیر سرمایهگذاری معتقد است که «فعلا روند صعودی دلار رو به پایان است.»
ارزش ارز در هر کشوری بر مبنای قدرت خرید و تورم محاسبه میشود؛ در کشور ما بر اساس تورم سال ۱۴۰۰ تا دی ماه ۱۴۰۱ قیمت واقعی دلار، با خطای ۱۰ درصد باید حدود ۳۵ هزار تومان باشد. باید توجه داشت این پیشبینی بر اساس تورم گذشتهنگر است و ما باید به تورم آینده نیز توجه کنیم و انتظارات تورمی را نیز در نظر بگیریم. بنابراین دلار میتواند تا حد زیادی تورم سال آینده را پیشخور کند و این اتفاق در روزهای گذشته رخ داده است.
وقتی راجع به پیشخور شدن تورم سال آینده صحبت میکنیم در مورد کل سال ۱۴۰۲ صحبت میکنیم و منطقی نیست که در آغاز سال ۱۴۰۲ دلار قیمتی را به خود ببیند که در پایان ۱۴۰۲ باید داشته باشد، یعنی حباب.
حباب به این معنی است که دارایی مانند دلار، قیمتش فراتر از قیمت واقعی باشد. حبابها به خاطر هیجانات بازار شکل میگیرند، تحت تاثیر احساسات بازار و غیرقابل پیشبینی هستند.
برخی معتقدند قیمت دلار حباب ندارد و قیمت واقعی، همین نرخ فعلی است. دلیل این عده نیز ذخایر محدود ارز کشور و با کسری بودجه شدید دولت است.
اما به اعتقاد من، وضعیت کشور از نظر تحریمها تفاوت زیادی با یک یا دو سال گذشته نکرده، چه بسا در دوره ریاست جمهوری بایدن تحریمها سبکتر هم شده و میلیاردها دلار از منابع بلوکه شده ایران به آرامی آزاد شده است.
به عنوان مثال، امارات در دوره ترامپ روابط چندان مناسبی با ایران نداشت اما در دوره بایدن راحتتر با ایران کار میکند. بنابراین مشکل امروز ایران نبودن دلار نیست، مشکل کسری بودجهای است که دولت را به این فکر میاندازد که قیمت دلار را افزایش دهد.
دولت بیشترین منفعت را از افزایش قیمت دلار میبرد. زیرا هزاران میلیارد ریال بدهکار است و وقتی قیمت این ارزِ مهم بالاتر میرود، ارزش بدهیهای دولت نیز کاهش پیدا میکند. کم شدن ارزش، برای کسی که ریال در اختیار دارد ناراحت کننده است اما بدهکار خوشحال میشود.
علاوه بر آن دولت بزرگترین دارنده دلار است. دولت نفت میفروشد و پول نفت و دلار را به دست میآورد. بنابراین میتوان گفت با گرانی دلار، دلار کمتری میفروشد و ریال بیشتری عایدش میشود. احتمالا با افزایش قیمت دلار بدهیهای دولت کمتر میشود و دلارهایی که در اختیار دارد را نیز گرانتر میفروشد.
در سال ۹۷ قیمت دلار از ۶ هزار تومان به ۲۰ هزار تومان رسید، بعد ریزش داشت و تا ۱۱ هزار تومان کاهش پیدا کرد.
رخ دادن چنین رویدادی باز هم محتمل است، اما اینکه دولت چقدر قصد پایین آوردن قیمت دلار را دارد، دست دولت است. تقاضای دلاری که مردم دارند در مقابل تقاضای دولت، به جهت واردات و خرید مواد اولیه و غیره، گم است. بنابراین قیمت دلار در بازار، بر اساس عرضه و تقاضا زیاد نیست.
از همین رو دلاری که تا کانال ۶ بالا رفته مشکل کسری بودجه را رفع میکند، بدهیها را میپوشاند و ریال را جمع میکند.
او همچنین افزود:
ما سه دلیل برای افت قیمت دلار و طلا در روزهای آینده داریم:
هدف دولت از بازی افزایش قیمت دلار مانند سال ۹۸ برآورده شده است.
قیمت واقعی دلار نرخی در حدود ۳۵ تا ۴۵ هزار تومان است، اگر امروز بیشتر معامله میشود این حباب است و باید کاهش پیدا کند.
دلیل سوم سیاسی-اجتماعی است. در روزهای آینده به جلسه بعدی شورای حکام نزدیک میشویم و احتمالا قطعنامه دیگری علیه ایران در این شورا صادر میشود. ایران دوست دارد تاکید کند که قطعنامهها هیچ ارزشی ندارد. به احتمال خیلی زیاد دولت دوست دارد زمانی که قطعنامه صادر میشود، قیمت دلار را پایین بیاورد و نشان دهد که نه تنها اقتصاد ما بدتر نمیشود بلکه ما توانایی کنترل قیمت دلار را نیز داریم. پس به این سه دلیل به احتمال زیاد شاهد رشد بیشتر قیمت دلار نخواهیم بود.
منبع:تجارت نیوز
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.