داشتن منتور در این روزها که رقابت سرسخت‌تر شده است، بیشتر از هر چیزی احساس می‌شود. البته که احساس نیست، بلکه نیاز است و هر شرکتی که به دنبال موفقیت بلندمدت برای خود است، باید یک منتور یا مشاور داشته باشد. حتی افراد در زندگی شخصی و کسب‌وکارهای انفرادی خود هم به یک منتور نیاز دارند. حالا این نوع منتور می‌تواند بر اساس شرایط هر فردی متفاوت باشد؛ اما صرفا داشتن یک مشاور به معنای موفقیت صددرصد است؟ چگونه می‌توان رابطه منتور و شرکت را بهبود بخشید؟
منتور زمانی می‌تواند به وظیفه خود به بهترین شکل ممکن عمل کند که اول از همه رابطه خوبی با فرد یا شرکت برقرار کند. برای اینکه اولین و مهم‌ترین قدم در بحث مشاوره، شناخت شرکت و نیاز است؛ اما چگونه باید به این هدف رسید؟
برای دستیابی به این مرحله، چند کلید حیاتی و مهم وجود دارد. مواردی که کمتر به آن‌ها توجه می‌شود.
چند کلید رابطه منتور و شرکت
-
آرزو برای رشد
منتورینگ بخش مهم توسعه فردی است. هر فردی ممکن است که در زندگی خود با مشکلاتی بربخورد؛ گاهی در تصمیم دچار مشکل حادی شده و خود را لبه پرتگاهی ببیند، نمی‌داند که چه نوع شغلی را انتخاب کند یا اینکه نمی‌داند برای رسیدن به هدفش چه مسیری را انتخاب کند. در اینجاست که منتورینگ مطرح می‌شود. منتورینگ فرصت یادگیری از یک فرد باتجربه است که بینش فوق‌العاده و حرفه‌ای را به فرد کاربر می‌دهد. البته که از منتور نباید فقط برای انتخاب استفاده کرد؛ بلکه در هنگام اقدام هم باید در کنار فرد هم باشد.
منتور برای این می‌آید که فرد پیشرفت کند. متأسفانه عده‌ای در همان جلسه اول گارد بدی نسبت به او می‌گیرند. دلیل زیادی می‌توان برای این مسئله بیان کرد؛ اما شاید مهم‌ترینش نبودن شناخت است. منتور برای پیشرفت می‌آید؛ نه چیز دیگر. او چیزی جز رشد شرکت یا فردی که به آن مشاوره می‌دهد، نمی‌خواهد. دو هدف یکسان است. پس اگر شما به دنبال منتور هستید، بهتر است که با چشم و دل‌باز به استقبال مشاور بروید. مطمئن باشید که او هم به شما در این راه بهتر می‌تواند کمک کند.
-
تمایل برای الهام بخشیدن
الهام بخشیدن چه زمانی می‌تواند بهترین تأثیر را بر رشد شرکت یا فرد دارد؟ زمانی که منتور دارای تجربه کاری در آن حوزه را داشته باشد. پس قبل از مشورت با یک منتور، حتماً سوابق او را بررسی کنید که آیا در حوزه کاری شما در گذشته تجربه داشته است یا خیر. وقتی چنین اختلافی وجود داشته باشد، در آخر بحثی بین منتور و فرد یا شرکت در خصوص اینکه چه کسی درست می‌گوید، به وجود خواهد آمد.
-
راحت‌تر کردن مسیرهای ارتباط
رابطه منتور و شرکت نباید محدود باشد. البته که محدودیت و زمان تعریف شده‌ای دارد؛ اما تا وقتی که راه ارتباطی تنگاتنگی وجود داشته باشد، نمی‌توان انتظار نتیجه عالی داشت. در اینجا باید دو نکته را در نظر گرفت. اول از همه اینکه جلسه ارتباطی با مشاور در طول هفته باید وجود داشته باشد. دوم اینکه راه ارتباطی باید آسان باشد. خوشبختانه با اینترنت و ابزارهای ارتباطی به راحتی می‌توان با افراد ارتباط برقرار کرد و از این بابت مشکلی وجود ندارد. یک نکته خیلی ریز در این بین است که متأسفانه کمتر به آن توجه می‌شود. لحن ارتباط بهتر است که نه خیلی رسمی و نه خیلی غیررسمی باشد. صحبت رسمی مانع از صحبت کردن راحت مشاورگیرنده می‌شود. صبحت غیر رسمی هم جلسه را از هدف صحبت خود دور می‌کند.
-
قوی کردن مهارت گوش کردن
پریدن وسط صحبت یکدیگر نتیجه‌ای جز تنش و در نهایت قطع ارتباط نخواهد داشت. البته منتورها به خوبی با این مسئله آشنا بوده و می‌دانند که چه کاری انجام دهند؛ اما فرد مشاورگیرنده باید روی این مسئله کار کند. در جلسات ابتدایی مشاوره ممکن است که صحبت‌های مشاور خارج از ذهنیت فرد باشد. این مسئله کاملاً طبیعی است. بهترین کار این است که صبر کرد و اجازه داد تا صبحت مشاور تمام شود و بعد اگر سؤال یا نکته‌ای بود، شروع کرد. در گوش کردن کامل بسیاری از مشکلات و سؤالات برطرف می‌شود.
تا وقتی رابطه خوبی بین منتور و مشاورگیرنده شکل نگیرد، نمی‌توان توقع موفقیت داشت. همسو بودن ذهن و برنامه در گروه این رابطه خوب است.
مطالب مرتبط: